یه یادگاری همیشگی.....
گفت: مي خوام برات يه يادگاري بنويسم
گفتم: كجا؟ گفت : رو قلبت گفتم
مگه ميتوني ؟ گفت : اره سخت نيست آسونه
گفتم باشه بنويس تا هميشه يادگاري بمونه
يه خنجر برداشت گفتم اين چيه ؟ گفت : هيسس
ساكت شدم گفتم : بنويس چرا معطلي؟
خنجرو برداشت و با تيزي خنجر نوشت دوستت دارم ديوونه.
اون رفته! خيلي وقته!
كجا ؟ نميدونم
اما هنوز زخم خنجرش يادگاري رو قلبم مونده
+ نوشته شده در جمعه ۶ خرداد ۱۳۹۰ ساعت 19:51 توسط M
|